یونگ و خون آشام ها! (1) - دانشنامه دوستداران حقیقت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یونگ و خون آشام ها! (1)

ارسال‌کننده : دانش دوست در : 88/6/6 7:0 عصر

فکر می کنم قبلآ به استفاده ها و سوء استفاده های گروه های عصر جدیدی از یونگ و نظریاتش اشاره کرده باشم. این گروه ها سعی می کنند مفاهیم مقدس یعنی مورد قبول خود را با استفاده از چهارچوبی که یونگ در روانشناسی ژرفا به وجود  آورد معنا کنند و گاه این معنا کردن ها فقط یک توجیه است. و این نیست مگر به خاطر تآثیری که نظریات یونگ توانسته بر اذهان فرهیختگان و به تبع اش عوام بگذارد. در باب تآثیر و نفوذ یونگ بر عصر جدید زیاد می توان صحبت کرد. (1) فقط به همین اکتفا می کنم که برای بسیاری از عصر جدیدی ها یونگ پیامبر زمان ماست. پیامبری که درکارل گوستاو یونگ دوران مدرن و با زبانی مدرن سخن می گوید و رسالتی بزرگ بر دوش داشته است! گاه این توجیهات صورت های عجیب و آشکارا تندروانه ای به خود می گیرد. به طوری که با عکس العمل یونگی ها ( پیروان و هواداران علمی یونگ ) رو به رو می شود. آنها سعی می کنند بین یونگ عصر جدیدی شده و یونگ روانشناس و محقق تمایز قائل شوند تا از تمسخر او توسط برخی از اهالی علم – که شتابزده و غیر منصفانه می خواهند با استناد به تصویر ارائه شده از یونگ توسط گروه های عصر جدیدی، مقام علمی او را زیر سوال ببرند – مقابله کنند.

شاید یتوان توجیه برخی باورهای افسانه ای و اسطوره ای را با توسل به مفاهیم یونگی از مصادیق همین تندروی دانست.  یک نمونهء جالب ازاین توجیهات، توجیه وجود خون آشام هاست! البته من نمی خواهم با این قضاوت، اعتبار این توجیه را رد یا تآیید کنم. بهترست قضاوت را در این مورد به کسانی واگذار کنیم که به چهارچوب روانشناسی یونگ تسلط بیشتری دارند. بنابراین من تنها نمونه ای از این توجیه را در زیر معرفی می کنم. قطعآ کسانی که از قبل با یونگ آشنایی داشته باشند، مطلب برایشان جالب تر خواهد بود.

 

نویسندهء مقاله ای در این مورد که در اختیار من قرار گرفته است، می گوید که وجود خارجی خون آشام ها را می توان با توجه به مفهوم تسخیر شدگی possession  ممکن دانست! تسخیر شدگی مفهومی است که سابقهء آن در فرهنگ بشر خیلی بیشتر از روانشناسی یونگ است. در فرهنگ های قدیمی از تسخیر شدن افراد توسط موجودات ماوراء طبیعی همچون ارواح خبیثه یا شیاطین و دیوهای گوناگون سخن گفته شده است. این واژه یک معنای گسترش یافته نیز دارد که مورد اشارهء نویسنده است. در یک اصطلاح ما حتی در زندگی عادی خود گاه  دچار این حالت می شویم! مثال نویسنده از این قرارست: دانشجوی یک کالج را در نظر بگیرید که برای گذراندن تعطیلات از محیط کالج و شهر آن به قصد دیدار خانواده اش خارج می شود و در محیط شهر زادگاه خود و در کانون خانواده اش قرار می گیرد. رفتار چنین شخصی در طول تعطیلات با رفتاری که در محیط رسمی تر و جدی تر کالج  خود داشته است متفاوت است. شاید رفتار او بیشتر شبیه به دورانی باشد که در همین شهر زادگاه، به دبیرستان می رفته است و هر روز بعد از ظهر به میان خانواده اش بازمی گشته است. در واقع رفتار او با تغییر محیط اطرافش تغییر می کند. چنین تغییر رفتاری تحت تآثیر محیط انجام می گیرد و اگر ناخودآگاهانه باشد ( یعنی شخص بدون اینکه خود متوجه باشد و بتواند رفتارش را کنترل کند به این حالت دچار شود ) آنگاه نمونه ای از یک تسخیر شدگی است. (2) البته چنین حالتی را به علت خفیف بودن و شاید شایع تر بودن، هیچ گاه اختلال روانی یا روحی محسوب نمی کنند. نمونه ای دیگر از معنای گسترش یافتهء تسخیرشدگی هنگام خواب اتفاق می افتد. در این حالت شخص تحت تسخیر کهن الگوهای ناآگاهی جمعی قرار می گیرد. به طور مثال اگر شما در خواب در قالب شخصی تبه کار یا بدکردار – که مرتکب اعمالی می شوید که هرگز در بیداری انجام نمی دهید – ظاهر شوید، آنگاه می توان گفت که تحت تآثیر سایهء خود قرار گرفته اید. (3)

اما هیچکدام از این اصطلاحات، تسخیرشدگی به معنای سنتی آن نیست. همانطور که ژوزف کمبل و بسیاری از مورخین و قوم شناسان از اعصار کهن گزارش کرده اند، این اصطلاح را مردم قدیم زمانی به کار می برده اند، که شخصی در حالت بیداری تحت تسخیر یک کهن الگو قرار بگیرد. ( البته این تعبیری یونگی است که مورد اعتقاد یونگ بوده است.) در این حالت شخص در آن واحد، هم مسخر عواملی در ذهن آگاه خود و هم مسخر عواملی در ذهن ناآگاه خود می باشد. درست به مانند گربه ای که شب پره ای را در تاریکی شب تعقیب می کند. گربه آنچنان محو نور شب پره است که تقریبآ بی اختیار به دنبال او می رود و به هر جا که او برود کشیده می شود. اما به هر حال بیدارست و در طرف روشن روان خود گام برمی دارد. مثالی از این حالت که نویسنده ذکر کرده است، حالت رویای صادقه دیدن است .Lucid dreaming ( به نظر می رسد منظور نویسنده دیدن خواب های واضح و روشن به هنگام بیداری باشد. حالتی که صوفیه به آن " واقعه " می گفته اند.) در این وضع، شخص حالتی بین خواب و بیداری دارد. در عین اینکه تحت تآثیر ناآگاهی جمعی و محتوای آن است، مع الوصف بیدار و از محیط اطراف خود آگاه ست! نویسنده می گوید حالتی را که " خون آشامی " می نامند، ممکن است یکی از انواع مسخر شدن توسط کهن الگوی سایه باشد.

 ادامه دارد...

-------------------------------------------------------------

در مورد اولین آلبوم هوی متال ایرانی که موفق به کسب مجوز و امکان انتشار شده است، دوست خوبم مازیار یادداشت مفیدی نوشته است که شما را به خواندم آن دعوت می کنم.




کلمات کلیدی :